rang ha va anvaee an
صفحه 1 از 1
rang ha va anvaee an
صنعت رنگ سازی
دید کلی
رنگ در دنیای امروز نقش بسیار مهمی در پرورش ذوق و قرایح بشری و ارضای نیازهای زیبا شناختی وی ایفا می کند. بدین جهت است که احساس رنگ را به تعبیری حس هفتم میگویند. انسان در پهنه تولید تزئین خانهها ، پوشاک و حتی نوشابهها در هنر ، نقاشی ، صنایع کشتیرانی و امور ارتباطات محصولات مصرفی در صنایع فضایی و خلاصه در همه شئونات با رنگ سر و کار دارد. بطور کلی ، از رنگ علاوه بر ایجاد زیبایی محیط ، جهت حفاظت اشیا در مقابل عوامل طبیعی و غیره استفاده میشود.
تاریخچه
سابقه استفاده از مواد رنگی توسط انسان ، به دوران غارنشینی میرسد. اولین کاربرد واقعی و عملی مواد رنگی را میتوان در ساختن کشتی نوح مربوط دانست که برای جلوگیری از نفوذ آب و پوسیدگی آن ، از مواد رنگی استفاده شده بود. بعدها از مواد رنگی برای حفاظت چوب از پوسیدگی در بناهای چوبی و زمانی که استفاده از وسایل آهنی متداول شد، برای جلوگیری از زنگ زدن آنها استفاده میشد .
اجزای تشکیل دهنده رنگها
هر رنگ اصولا از دو قسمت اصلی تشکیل شده است که عبارتند از:
رنگدانه
ماده رنگی نامحلول در آب است ( خاک رس ناخالص رنگی و پودر برف از سنگهای رنگی بهعنوان اولین رنگدانه ها مورد استفاده انسان قرار میگرفتند ).
محمل رنگها
مایعی است که با رنگدانه مخلوط شده ، کاربرد آنرا آسان میکند و در چسبیدن آن ، کمک میکند ( از سفیده تخم مرغ ، چسب عسل محلول قند بهعنوان محملهای رنگ استفاده میشد). امروزه متداولترین محملهای رنگدانهها را آب یا روغن تشکیل میدهد. از اینرو رنگها را به دو دسته رنگهای روغنی و رنگهای آلی تقسیم میکنند.
انواع رنگدانه
اکسیدها
•
• لیمونیت ( Fe2O3.2H2O ) برای تهیه رنگ قرمز مصرف میشود و یکی از قدیمیترین رنگدانههاست.
• هماتیت ( Fe2O3 ) برای تهیه رنگ قرمز روشن بکار میرود.
•
• دیاکسید تیتان ( TiO2 ) برای تهیه رنگ سفید روشن و بسیار مرغوب که در هوا تیره نمیشود، بکار میرود. معمولا آن را با سولفات باریم مخلوط میکنند.
•
• اکسید روی ( ZnO ) که از مهمترین رنگدانه های سفید است و از تجزیه کربنات روی و یا سوزاندن فلز روی در هوا حاصل میشود.
• سرنج ( Pb2O3 ) که رنگ سرخ یا قرمز تیره دارد و بیشتر برای پوشانیدن سطح قطعات فولادی بهمنظور حفاظت آنها از زنگ زدن کاربرد دارد.
سولفید روی و لیتوپن
سولفید روی برای تهیه رنگ سفید مات مصرف میشود و از مزایای آن ، این است که بر خلاف سفیداب سرب در هوا سیاه نمیشود. این رنگدانه معمولا در تجارت بصورت مخلوطی از سولفید روی و سولفات باریم به نام لیتوپن مصرف دارد که رنگ سفید بسیار مرغوب است.
سفیداب سرب
این رنگ دانه عمدتا شامل Pb(OH)2 , PbCO3 که از قرن ها پیش شناخته شده بود. قدرت پوشش آنها زیاد است، ولی در هوا بهعلت وجود H2O به مرور سیاه میشود. برای تبدیل مجدد آن به رنگ سفید میتوان از تاثیر پراکسید هیدروژن بر آن استفاده کرد.
دوده چراغ و زغال استخوان
یکی از اجزای رنگ سیاه و مرکب است و برای تغییر رنگ سفید به میزان دلخواه نیز مصرف میشود.
رنگدانههای فلزی
• مانند پودر آلومینیم در روغن جلا که از آن برای حفاظت وسایل آهنی و فولادی استفاده می شود
• برنز آلومینیم ( آلیاژ Al, Cu ) در روغن جلا که از آن ، برای ایجاد رنگ بسیار زیبای طلایی برای دور قابها و ... استفاده میشود.
رنگدانههای الوان
•
• رنگدانههای آبی: مهمترین این این رنگدانهها ، آبی پروس و آبی نیلی یا لاجورد است. آبی پروس یکی از مهمترین رنگهای آبی است. لاجورد نیز یکی از رنگهای آبی مرغوب است که از حرارت دادن مخلوط کائولین ، کربنات سدیم ، گوگرد و زغال سنگ در غیاب هوا حاصل میشود.
• رنگ دانه های زرد: مهم ترین این رنگدانهها ، کرومات روی و کرومات سرب است. از قطران زغال سنگ نیز رنگدانههای الوانی بصورت نمکهای نامحلول فلزات بدست میآید که در هیدروکسید آلومینین بصورت ژله میبندد. این ژله را پس از خشک کردن بهصورت پودر با رنگدانههایی نظیر کربنات کلسیم و سیلسس مخلوط میکنند و در انواع رنگهای مورد نیاز بکار میبرند.
رنگهای روغنی
در این نوع رنگها ، رنگدانه را در یک روغن خشک شونده که استر گلیسیرین با اسیدهای چرب ، نظیر اسیدهای اولئیک و یا لینولنیک میباشد، حل میکنند. این روغنها در هوا اکسیده شده ، به ترکیبات سیر شده تبدیل میشوند و لایهای سخت مقاوم و محافظ تشکیل میدهند که از نفوذ آب در رنگدانه جلوگیری میکنند.
رقیقکننده
برای رقیق کردن و سهولت کاربرد رنگ بکار میرود و معمولا یک حلال هیدروکربنی نظیر ترپنتین است که به روغن تربانتین شهرت دارد.
خشک کننده
یکی از اجزای رنگهای روغنی است که در حقیقت نقش کاتالیزور را در تسریع اکسیداسیون و خشک شدن رنگها را دارد و معمولا مخلوطی از اکسید های سرب ، منگنز و کبالت در ( روغن بزرک ) بصورت استر مصرف میشود.
رنگهای پلاستیکی
با اضافه کردن رزینهای سنتزی نظیر رزین حاصل از فنل و فرمالدئید که خاصیت پلاستیکی دارد، در روغن جلا ، رنگهای پلاستیکی حاصل میشود. این نوع رنگها به خاطر دوام و قابل شستشو بودن ، اهمیت و کاربردهای زیادی داردن.
رنگهای لعابی یا مات
با اضافه کردن رنگهایی نظیر TiO2 به روغن جلا آن را به صورت مات درآورده ، بعد برای مات کردن هر نوع رنگی بکار میرود.
رنگ اتومبیل
این نوع رنگها ، باید این ویژگی را داشته باشند که بهسرعت در هوا خشک شوند. برای این منظور ، رنگدانه را در حلالهای آلی بسیار فرار نظیر استات آمیل ، استات اتیل یا استات بوتیل حل میکنند. برای رنگهای متالیک ( فلزی ) ، از رنگدانههای فلزی استفاده میشود.
رنگهای محلول در آب
این نوع رنگها از معلق کردن رنگدانهها در آب مخلوط با یک چسب محلول در آب تهیه میشوند. از رنگهای روغنی ارزانترند و قابل شستشو نمیباشند.
رنگ
مطالعه درباره ی رنگ ملاحظاتی را در زمینه های فیزیک ، فیزیولوژی و روانشناسی پیش می آورد . علم فیزیک ، توزیع انرژی طیفی نوری را که از یک سطح صادر و یا به وسیله ی آن منعکس می شود ، بررسی می کند ( شاخه ی خاصی از آن به مطالعه ی جنبه های شیمیایی رنگیزه ها و رنگینه ها ، در ارتباط با خواص رنگ ساز این مواد می پردازد ) . فیزیولوژی ، فرایند هایی را که در چشم و مغز به هنگام تحریک ناشی از تجربه ی رنگ اتفاق می افتد ، مورد مطالعه قرار می دهد . روانشناسی در مسائل آگاهی و ذهنیت نسبت به رنگ – همچون عنصری از تجربه ی بصری – بحث می کند . اشتراک اصطلاحات در این عرصه ها ، غالبا ً بر دشواری درک مفاهیم می افزاید . مطالعه ی هنری رنگ نیز مقوله ای جدا از این ملاحظات نیست ، و به خصوص رویکرد روانشناختی رنگ در این زمینه اهمیت دارد .
دید کلی
رنگ در دنیای امروز نقش بسیار مهمی در پرورش ذوق و قرایح بشری و ارضای نیازهای زیبا شناختی وی ایفا می کند. بدین جهت است که احساس رنگ را به تعبیری حس هفتم میگویند. انسان در پهنه تولید تزئین خانهها ، پوشاک و حتی نوشابهها در هنر ، نقاشی ، صنایع کشتیرانی و امور ارتباطات محصولات مصرفی در صنایع فضایی و خلاصه در همه شئونات با رنگ سر و کار دارد. بطور کلی ، از رنگ علاوه بر ایجاد زیبایی محیط ، جهت حفاظت اشیا در مقابل عوامل طبیعی و غیره استفاده میشود.
تاریخچه
سابقه استفاده از مواد رنگی توسط انسان ، به دوران غارنشینی میرسد. اولین کاربرد واقعی و عملی مواد رنگی را میتوان در ساختن کشتی نوح مربوط دانست که برای جلوگیری از نفوذ آب و پوسیدگی آن ، از مواد رنگی استفاده شده بود. بعدها از مواد رنگی برای حفاظت چوب از پوسیدگی در بناهای چوبی و زمانی که استفاده از وسایل آهنی متداول شد، برای جلوگیری از زنگ زدن آنها استفاده میشد .
اجزای تشکیل دهنده رنگها
هر رنگ اصولا از دو قسمت اصلی تشکیل شده است که عبارتند از:
رنگدانه
ماده رنگی نامحلول در آب است ( خاک رس ناخالص رنگی و پودر برف از سنگهای رنگی بهعنوان اولین رنگدانه ها مورد استفاده انسان قرار میگرفتند ).
محمل رنگها
مایعی است که با رنگدانه مخلوط شده ، کاربرد آنرا آسان میکند و در چسبیدن آن ، کمک میکند ( از سفیده تخم مرغ ، چسب عسل محلول قند بهعنوان محملهای رنگ استفاده میشد). امروزه متداولترین محملهای رنگدانهها را آب یا روغن تشکیل میدهد. از اینرو رنگها را به دو دسته رنگهای روغنی و رنگهای آلی تقسیم میکنند.
انواع رنگدانه
اکسیدها
•
• لیمونیت ( Fe2O3.2H2O ) برای تهیه رنگ قرمز مصرف میشود و یکی از قدیمیترین رنگدانههاست.
• هماتیت ( Fe2O3 ) برای تهیه رنگ قرمز روشن بکار میرود.
•
• دیاکسید تیتان ( TiO2 ) برای تهیه رنگ سفید روشن و بسیار مرغوب که در هوا تیره نمیشود، بکار میرود. معمولا آن را با سولفات باریم مخلوط میکنند.
•
• اکسید روی ( ZnO ) که از مهمترین رنگدانه های سفید است و از تجزیه کربنات روی و یا سوزاندن فلز روی در هوا حاصل میشود.
• سرنج ( Pb2O3 ) که رنگ سرخ یا قرمز تیره دارد و بیشتر برای پوشانیدن سطح قطعات فولادی بهمنظور حفاظت آنها از زنگ زدن کاربرد دارد.
سولفید روی و لیتوپن
سولفید روی برای تهیه رنگ سفید مات مصرف میشود و از مزایای آن ، این است که بر خلاف سفیداب سرب در هوا سیاه نمیشود. این رنگدانه معمولا در تجارت بصورت مخلوطی از سولفید روی و سولفات باریم به نام لیتوپن مصرف دارد که رنگ سفید بسیار مرغوب است.
سفیداب سرب
این رنگ دانه عمدتا شامل Pb(OH)2 , PbCO3 که از قرن ها پیش شناخته شده بود. قدرت پوشش آنها زیاد است، ولی در هوا بهعلت وجود H2O به مرور سیاه میشود. برای تبدیل مجدد آن به رنگ سفید میتوان از تاثیر پراکسید هیدروژن بر آن استفاده کرد.
دوده چراغ و زغال استخوان
یکی از اجزای رنگ سیاه و مرکب است و برای تغییر رنگ سفید به میزان دلخواه نیز مصرف میشود.
رنگدانههای فلزی
• مانند پودر آلومینیم در روغن جلا که از آن برای حفاظت وسایل آهنی و فولادی استفاده می شود
• برنز آلومینیم ( آلیاژ Al, Cu ) در روغن جلا که از آن ، برای ایجاد رنگ بسیار زیبای طلایی برای دور قابها و ... استفاده میشود.
رنگدانههای الوان
•
• رنگدانههای آبی: مهمترین این این رنگدانهها ، آبی پروس و آبی نیلی یا لاجورد است. آبی پروس یکی از مهمترین رنگهای آبی است. لاجورد نیز یکی از رنگهای آبی مرغوب است که از حرارت دادن مخلوط کائولین ، کربنات سدیم ، گوگرد و زغال سنگ در غیاب هوا حاصل میشود.
• رنگ دانه های زرد: مهم ترین این رنگدانهها ، کرومات روی و کرومات سرب است. از قطران زغال سنگ نیز رنگدانههای الوانی بصورت نمکهای نامحلول فلزات بدست میآید که در هیدروکسید آلومینین بصورت ژله میبندد. این ژله را پس از خشک کردن بهصورت پودر با رنگدانههایی نظیر کربنات کلسیم و سیلسس مخلوط میکنند و در انواع رنگهای مورد نیاز بکار میبرند.
رنگهای روغنی
در این نوع رنگها ، رنگدانه را در یک روغن خشک شونده که استر گلیسیرین با اسیدهای چرب ، نظیر اسیدهای اولئیک و یا لینولنیک میباشد، حل میکنند. این روغنها در هوا اکسیده شده ، به ترکیبات سیر شده تبدیل میشوند و لایهای سخت مقاوم و محافظ تشکیل میدهند که از نفوذ آب در رنگدانه جلوگیری میکنند.
رقیقکننده
برای رقیق کردن و سهولت کاربرد رنگ بکار میرود و معمولا یک حلال هیدروکربنی نظیر ترپنتین است که به روغن تربانتین شهرت دارد.
خشک کننده
یکی از اجزای رنگهای روغنی است که در حقیقت نقش کاتالیزور را در تسریع اکسیداسیون و خشک شدن رنگها را دارد و معمولا مخلوطی از اکسید های سرب ، منگنز و کبالت در ( روغن بزرک ) بصورت استر مصرف میشود.
رنگهای پلاستیکی
با اضافه کردن رزینهای سنتزی نظیر رزین حاصل از فنل و فرمالدئید که خاصیت پلاستیکی دارد، در روغن جلا ، رنگهای پلاستیکی حاصل میشود. این نوع رنگها به خاطر دوام و قابل شستشو بودن ، اهمیت و کاربردهای زیادی داردن.
رنگهای لعابی یا مات
با اضافه کردن رنگهایی نظیر TiO2 به روغن جلا آن را به صورت مات درآورده ، بعد برای مات کردن هر نوع رنگی بکار میرود.
رنگ اتومبیل
این نوع رنگها ، باید این ویژگی را داشته باشند که بهسرعت در هوا خشک شوند. برای این منظور ، رنگدانه را در حلالهای آلی بسیار فرار نظیر استات آمیل ، استات اتیل یا استات بوتیل حل میکنند. برای رنگهای متالیک ( فلزی ) ، از رنگدانههای فلزی استفاده میشود.
رنگهای محلول در آب
این نوع رنگها از معلق کردن رنگدانهها در آب مخلوط با یک چسب محلول در آب تهیه میشوند. از رنگهای روغنی ارزانترند و قابل شستشو نمیباشند.
رنگ
مطالعه درباره ی رنگ ملاحظاتی را در زمینه های فیزیک ، فیزیولوژی و روانشناسی پیش می آورد . علم فیزیک ، توزیع انرژی طیفی نوری را که از یک سطح صادر و یا به وسیله ی آن منعکس می شود ، بررسی می کند ( شاخه ی خاصی از آن به مطالعه ی جنبه های شیمیایی رنگیزه ها و رنگینه ها ، در ارتباط با خواص رنگ ساز این مواد می پردازد ) . فیزیولوژی ، فرایند هایی را که در چشم و مغز به هنگام تحریک ناشی از تجربه ی رنگ اتفاق می افتد ، مورد مطالعه قرار می دهد . روانشناسی در مسائل آگاهی و ذهنیت نسبت به رنگ – همچون عنصری از تجربه ی بصری – بحث می کند . اشتراک اصطلاحات در این عرصه ها ، غالبا ً بر دشواری درک مفاهیم می افزاید . مطالعه ی هنری رنگ نیز مقوله ای جدا از این ملاحظات نیست ، و به خصوص رویکرد روانشناختی رنگ در این زمینه اهمیت دارد .
saeid naghipor- تعداد پستها : 227
تاريخ التسجيل : 2008-02-11
rang
هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد بصری مستقلا ً تغییر پذیر است : فام ، درخشندگی و اشباع .
فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند .گفته می شود که تقریبا ً 150 فام متفاوت را می توان تشخیص داد ، ولی همه ی اینها به طور مساوی در طیف مرئی توزیع نشده اند ، زیرا چشم ما برای تفکیک فام ها در طول موج های بلند تر توانایی بیشتری دارد . بلند ترین طول موج ها در منطقه ی قرمز و کوتاه ترین طول موج ها در منطقه ی بنفش هستند . دسته بندی عمومی رنگ ها به بیفام ( سیاه ، سفید و خاکستری ها ) ، و فام دار ( قرمز ، زرد ، سبز ،...) بر همین صفت مبتنی است . برای سهولت درک مطلب ، فام را می توان مشخص کننده ی اسم عام رنگ ها تعریف کرد .
قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند ، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند . فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند . فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی( پرتقالی) ،
نارنجی- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) . دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین در چرخه ی رنگ ، نشان می دهند . در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند .
درخشندگی (والوور) ، دومین صفت رنگ است و درجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند) . معمولا ً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بیفام می سنجند . در چرخه ی رنگ ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی ( معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه) را دارد . در سلسله ی رنگی ، هر فام نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار می آورد (مثلا ً اگر بنفش روشن در کنار سبز زیتونی قرار گیرد ، نوعی تکان بصری ایجاد می کند) .
اشباع (پرمایگی) ، سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند ( گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار می برند ) . فام های چرخه ی رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت . همچنین ، کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه ی رنگ را داراست .
اگر فام ها به هم آمیخته شوند ، رنگ های شکسته به دست می آیند . اختلاط فام های خالص با یکدیگر یا با رنگ های بیفام ، باعث تغییر در پرمایگی و درخشندگی شان می شوند . به طور کلی ، هر فام قابلیت ایجاد رنگ های متنوعی را در حوزه ی خود دارد که به آن تلوّن (واریاسیون ) می گویند ( مثلا ً انواع صورتی ، اُخرایی وقهوه ای ، تلوّن در فام قرمز هستند ) .
چگونگی متظاهر شدن رنگ ها از دیگر مباحث رنگ شناسی است . در تجربه ، سه نمود مختلف در رنگ ها می توان تشخیص داد : فیلمرنگ ، حجمرنگ و سطحرنگ .
فیلمرنگ ، رنگی است که در فاصله ای نا مشخص نسبت به بیننده ظاهر می شود (مثلا ً رنگی که در طیف نما اسپکتروسکوپ می توان دید ، یا رنگ آسمان خاکستری یکنواخت) . فیلمرنگ ، بافت واضحی ندارد و گویی شخص می تواند کمابیش به درون آن رسوخ کند . همواره در تراز جلو به چشم می آید . فیلمرنگ را نمی توان همچون کیفیتی در اشیاء و یا متعلق به رویه ی اشیاء دانست .
حجمرنگ را در اشیای پشت نما می توان دید ( مثلا ً در یک استکان چای یا در بخار رنگین) . حجمرنگ در فضای سه بُعدی که اشغال کرده است گسترش می یابد ، ولی تراز متغیری نسبت به چشم بیننده ندارد .
سطحرنگ ، چنان به نظر می آید که روی سطح شیء قرار گرفته است ( مثلا ً در یک کاغذ رنگی) . بافت رویه ی شیء را به خود می گیرد و حایل غیر قابل نفوذ برای چشم ایجاد می کند . سطحرنگ را معمولا ً همچون کیفیتی در خود شیء می انگاریم .
از این سه کیفیت ظاهری که اشاره کردیم ، نمود های دیگری چون تلأ لو، فروغ و فلزنما ناشی می شوند . نقاشان با سطحرنگ سر و کار دارند ولی بخشی از صناعت آنان معطوف به ایجار نمود های حجمرنگ ، فیلمرنگ ، تلأ لو و فروغ به وسیله ی رنگیزه است که در واقع چنین کیفیت هایی را ندارد . آن دسته از حجم سازان مدرن که با موادی چون پلاستیک کار می کنند ، از نمود حجمرنگ بهره می گیرند .
یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است . جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند . اگر در شرایط روشنایی مناسب ، چند ثانیه به یک رنگ فام دار خیره شویم و بی درنگ بر سطحی سفید بنگریم ، مکمل آن رنگ را خواهیم دید . این پدیده را – که ناشی از واقعیت فیزیکی رنگ عینی نیست – پی انگاره می نامند . پی انگاره ی هر رنگ ، رنگ مجاورش را تحت تأثیر قرار می دهد و در نتیجه ، تفاوت کیفی آن دو رنگ بارزتر می شود ( مثلا ً قرمز در کنار سبز ، پرمایه تر به نظر می رسد و برعکس ) . تغییری که بدین سان در جلوه ی رنگ ها پدید می آید ، مشخص کننده ی تباین آنها است . اگر موقعیت دو حوزه ی رنگی مقایسه شده چنان باشد که تغییر جلوه ی رنگ ها با هم تلاقی کند ، اصطلاح تباین همزمان به کار برده می شود .
رویکرد روانشناختی رنگ به احساس های معینی نیز بستگی دارد که رنگ های عینی دربیننده برمی انگیزند.
به سخن دیگر ، در این مقوله ، رابطه ی رنگ های عینی با اثرات ذهنی شان مورد نظر است . رنگ هایی که حاوی مقدار زیادی آبی هستند ( از بنفش تا سبز) ، نسبت به رنگ هایی که زرد یا قرمز بیشتری در خود دارند (از مغز پسته ای تا ارغوانی) ، سردتر می نمایند . رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند . به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند . بسیاری از نقاشان از این کیفیت رنگ ها برای فضا سازی تصویری بهره گرفته اند . منشأ احساس هایی چون گرمی ، سردی ، پیش آیندگی ، پس روندگی ، وزن و اندازه ی رنگ ها – که اصطلاحاتی رایج در ادبیات هنرهای تجسمی اند) همانا سه صفت اساسی رنگ ، یعنی فام ، درخشندگی و اشباع است .
نقاشان قدیم بسیاری از نمودها و اثرات بصری رنگ را بدون شناخت علمی به کار می بستند ، ولی انتشار نظریه های رنگ ، نقاشان پُست امپرسیونیسم ، اُرفیسم و آپ آرت را بر آن داشت که امکانات بیانی و تزیینی رنگ را گسترش دهند و به راه حل های تازه ای در مسائل حجم ، فضا ، نور و حرکت دست یابند .
رنگ در تلویزیون
تصویر در تلویزیون رنگی از نوارهای ریز متعددی از رنگهای اصلی نور یعنی قرمز ،سبز ، و آبی تشکیل می شود . این نوارها سطوح درخشندگی مختلفی دارند . وقتی به صفحه تلویزیون نگاه می کنیم ، چشم این نوارها را با هم مخلوط می کند و یک تصویر واحد با انواع مختلف رنگها را می بیند.از فاصله دید معمولی ، نوارهای نور روی صفحه ترکیب می شوند و یک تصویر دقیق تمام رنگی را تشکیل می دهند.
دیدن رنگها
اشیا به دلیل نحوه انعکاس نور از روی آنها رنگی دیده می شوند . نور سفید خورشید یا لامپ برق حاوی همه رنگهای طیف نور است . وقتی نور سفید روی یک شی می افتد ، شیئ را تشکیل می دهند. مثلاَ یک شیئ سبز رنگ شیئ است که فقط پرتوهای سبز را منعکس و بقیه را جذب می کند. شیئ که همه رنگهای طیف نور را منعکس کند سفید دیده می شود . شیئ که هیچ رنگی را منعکس نکند سیاه دیده می شود.
فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند .گفته می شود که تقریبا ً 150 فام متفاوت را می توان تشخیص داد ، ولی همه ی اینها به طور مساوی در طیف مرئی توزیع نشده اند ، زیرا چشم ما برای تفکیک فام ها در طول موج های بلند تر توانایی بیشتری دارد . بلند ترین طول موج ها در منطقه ی قرمز و کوتاه ترین طول موج ها در منطقه ی بنفش هستند . دسته بندی عمومی رنگ ها به بیفام ( سیاه ، سفید و خاکستری ها ) ، و فام دار ( قرمز ، زرد ، سبز ،...) بر همین صفت مبتنی است . برای سهولت درک مطلب ، فام را می توان مشخص کننده ی اسم عام رنگ ها تعریف کرد .
قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند ، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند . فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند . فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی( پرتقالی) ،
نارنجی- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) . دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین در چرخه ی رنگ ، نشان می دهند . در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند .
درخشندگی (والوور) ، دومین صفت رنگ است و درجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند) . معمولا ً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بیفام می سنجند . در چرخه ی رنگ ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی ( معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه) را دارد . در سلسله ی رنگی ، هر فام نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار می آورد (مثلا ً اگر بنفش روشن در کنار سبز زیتونی قرار گیرد ، نوعی تکان بصری ایجاد می کند) .
اشباع (پرمایگی) ، سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند ( گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار می برند ) . فام های چرخه ی رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت . همچنین ، کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه ی رنگ را داراست .
اگر فام ها به هم آمیخته شوند ، رنگ های شکسته به دست می آیند . اختلاط فام های خالص با یکدیگر یا با رنگ های بیفام ، باعث تغییر در پرمایگی و درخشندگی شان می شوند . به طور کلی ، هر فام قابلیت ایجاد رنگ های متنوعی را در حوزه ی خود دارد که به آن تلوّن (واریاسیون ) می گویند ( مثلا ً انواع صورتی ، اُخرایی وقهوه ای ، تلوّن در فام قرمز هستند ) .
چگونگی متظاهر شدن رنگ ها از دیگر مباحث رنگ شناسی است . در تجربه ، سه نمود مختلف در رنگ ها می توان تشخیص داد : فیلمرنگ ، حجمرنگ و سطحرنگ .
فیلمرنگ ، رنگی است که در فاصله ای نا مشخص نسبت به بیننده ظاهر می شود (مثلا ً رنگی که در طیف نما اسپکتروسکوپ می توان دید ، یا رنگ آسمان خاکستری یکنواخت) . فیلمرنگ ، بافت واضحی ندارد و گویی شخص می تواند کمابیش به درون آن رسوخ کند . همواره در تراز جلو به چشم می آید . فیلمرنگ را نمی توان همچون کیفیتی در اشیاء و یا متعلق به رویه ی اشیاء دانست .
حجمرنگ را در اشیای پشت نما می توان دید ( مثلا ً در یک استکان چای یا در بخار رنگین) . حجمرنگ در فضای سه بُعدی که اشغال کرده است گسترش می یابد ، ولی تراز متغیری نسبت به چشم بیننده ندارد .
سطحرنگ ، چنان به نظر می آید که روی سطح شیء قرار گرفته است ( مثلا ً در یک کاغذ رنگی) . بافت رویه ی شیء را به خود می گیرد و حایل غیر قابل نفوذ برای چشم ایجاد می کند . سطحرنگ را معمولا ً همچون کیفیتی در خود شیء می انگاریم .
از این سه کیفیت ظاهری که اشاره کردیم ، نمود های دیگری چون تلأ لو، فروغ و فلزنما ناشی می شوند . نقاشان با سطحرنگ سر و کار دارند ولی بخشی از صناعت آنان معطوف به ایجار نمود های حجمرنگ ، فیلمرنگ ، تلأ لو و فروغ به وسیله ی رنگیزه است که در واقع چنین کیفیت هایی را ندارد . آن دسته از حجم سازان مدرن که با موادی چون پلاستیک کار می کنند ، از نمود حجمرنگ بهره می گیرند .
یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است . جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند . اگر در شرایط روشنایی مناسب ، چند ثانیه به یک رنگ فام دار خیره شویم و بی درنگ بر سطحی سفید بنگریم ، مکمل آن رنگ را خواهیم دید . این پدیده را – که ناشی از واقعیت فیزیکی رنگ عینی نیست – پی انگاره می نامند . پی انگاره ی هر رنگ ، رنگ مجاورش را تحت تأثیر قرار می دهد و در نتیجه ، تفاوت کیفی آن دو رنگ بارزتر می شود ( مثلا ً قرمز در کنار سبز ، پرمایه تر به نظر می رسد و برعکس ) . تغییری که بدین سان در جلوه ی رنگ ها پدید می آید ، مشخص کننده ی تباین آنها است . اگر موقعیت دو حوزه ی رنگی مقایسه شده چنان باشد که تغییر جلوه ی رنگ ها با هم تلاقی کند ، اصطلاح تباین همزمان به کار برده می شود .
رویکرد روانشناختی رنگ به احساس های معینی نیز بستگی دارد که رنگ های عینی دربیننده برمی انگیزند.
به سخن دیگر ، در این مقوله ، رابطه ی رنگ های عینی با اثرات ذهنی شان مورد نظر است . رنگ هایی که حاوی مقدار زیادی آبی هستند ( از بنفش تا سبز) ، نسبت به رنگ هایی که زرد یا قرمز بیشتری در خود دارند (از مغز پسته ای تا ارغوانی) ، سردتر می نمایند . رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند . به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند . بسیاری از نقاشان از این کیفیت رنگ ها برای فضا سازی تصویری بهره گرفته اند . منشأ احساس هایی چون گرمی ، سردی ، پیش آیندگی ، پس روندگی ، وزن و اندازه ی رنگ ها – که اصطلاحاتی رایج در ادبیات هنرهای تجسمی اند) همانا سه صفت اساسی رنگ ، یعنی فام ، درخشندگی و اشباع است .
نقاشان قدیم بسیاری از نمودها و اثرات بصری رنگ را بدون شناخت علمی به کار می بستند ، ولی انتشار نظریه های رنگ ، نقاشان پُست امپرسیونیسم ، اُرفیسم و آپ آرت را بر آن داشت که امکانات بیانی و تزیینی رنگ را گسترش دهند و به راه حل های تازه ای در مسائل حجم ، فضا ، نور و حرکت دست یابند .
رنگ در تلویزیون
تصویر در تلویزیون رنگی از نوارهای ریز متعددی از رنگهای اصلی نور یعنی قرمز ،سبز ، و آبی تشکیل می شود . این نوارها سطوح درخشندگی مختلفی دارند . وقتی به صفحه تلویزیون نگاه می کنیم ، چشم این نوارها را با هم مخلوط می کند و یک تصویر واحد با انواع مختلف رنگها را می بیند.از فاصله دید معمولی ، نوارهای نور روی صفحه ترکیب می شوند و یک تصویر دقیق تمام رنگی را تشکیل می دهند.
دیدن رنگها
اشیا به دلیل نحوه انعکاس نور از روی آنها رنگی دیده می شوند . نور سفید خورشید یا لامپ برق حاوی همه رنگهای طیف نور است . وقتی نور سفید روی یک شی می افتد ، شیئ را تشکیل می دهند. مثلاَ یک شیئ سبز رنگ شیئ است که فقط پرتوهای سبز را منعکس و بقیه را جذب می کند. شیئ که همه رنگهای طیف نور را منعکس کند سفید دیده می شود . شیئ که هیچ رنگی را منعکس نکند سیاه دیده می شود.
saeid naghipor- تعداد پستها : 227
تاريخ التسجيل : 2008-02-11
tolid rang
تولید صنعتی رنگدانه سفید
نگاه کلی
رنگدانهها ، مواد غیرمحلول معدنی و آلی هستند که بطور وسیع در پوششهای سطحی بکار میروند. این مواد در صنایع مرکب سازی ، پلاستیک ، سرامیک ، لاستیک و کاغذ سازی کاربرد دارد. رنگدانهها بسته به رنگ و خواص ، کاربردهای فراوان دارند. رنگدانههای سفید ، یکی از پُر استفادهترین رنگداانهها هستند.
پیگمانهای سفید (رنگدانههای سفید)
رنگدانههای سفید بجز تیتان ، از قدیمیترین رنگدانههای پوششی محسوب میشوند که امروزه مصرف تعدادی از آنها تقریبا منسوخ شده است، زیرا نوع جدیدتر و بهتری جانشین آنها شده است که به دیاکسید تیتان معروف است. بجز دیاکسید تیتان که مهمترین رنگدانه سفید است، رنگدانههای سفید سربی هم کم و بیش کاربرد دارند که از جمله آنها میتوان به کربنات ، سولفات ، اکسید روی ، اکسید روی سربدار ، اکسید آنتیموان لیتوپن را نام برد.
دیاکسید تیتانیوم
دیاکسید تیتانیوم ، از مهمترین رنگدانههای سفید بوده ، به دو شکل بلوری آناتاز و روتایل پایدار وجود دارد. تقریبا تمامی مصرفی در رنگسازی از نوع روتایل است. آناتاز را با حرارت دادن در 700-950 درجه سانتیگراد میتوان به روتایل تبدیل کرد. به صورت وسیع در سطوح خارجی و همچنین در لعابها مصرف میشود.
روش تهیه صنعتی رنگدانه سفید تیتانیوم
برای تهیه رنگدانه دو روش صنعتی مهم وجود دارد.
روش سولفات
فرآیند سولفات ، شامل واکنش بین اسید سولفوریک غلیظ و کانی ایلمنیت است. واکنش بسیار شدید است و بجز محصول اصلی مقدار زیادی ، و بخار آب تولید میشود که وقتی وارد جو شوند، موجب آلودگی هوا خواهند شد. بنابراین استفاده از تصفیه کننده در کارخانهها ضروری است. از ضایعات دیگر این روش باز ، تولید اسید سولفوریک مصرف شده بدون برگشت آن به چرخه تولید میباشد.
فرایند اصلاح شده سولفات
در فرایند اصلاح شده با استفاده از اسید سولفوریک رقیق سعی شده است که آلوده کنندهها به حداقل برسند. واکنش نسبتا آهسته صورت میگیرد و مقدار بخار آب و اسید سولفوریک و اسیدهای گوگرد تولید شده کمتر است و اسید مصرفی دوباره به چرخه تولید برمیگردد.
نگاه کلی
رنگدانهها ، مواد غیرمحلول معدنی و آلی هستند که بطور وسیع در پوششهای سطحی بکار میروند. این مواد در صنایع مرکب سازی ، پلاستیک ، سرامیک ، لاستیک و کاغذ سازی کاربرد دارد. رنگدانهها بسته به رنگ و خواص ، کاربردهای فراوان دارند. رنگدانههای سفید ، یکی از پُر استفادهترین رنگداانهها هستند.
پیگمانهای سفید (رنگدانههای سفید)
رنگدانههای سفید بجز تیتان ، از قدیمیترین رنگدانههای پوششی محسوب میشوند که امروزه مصرف تعدادی از آنها تقریبا منسوخ شده است، زیرا نوع جدیدتر و بهتری جانشین آنها شده است که به دیاکسید تیتان معروف است. بجز دیاکسید تیتان که مهمترین رنگدانه سفید است، رنگدانههای سفید سربی هم کم و بیش کاربرد دارند که از جمله آنها میتوان به کربنات ، سولفات ، اکسید روی ، اکسید روی سربدار ، اکسید آنتیموان لیتوپن را نام برد.
دیاکسید تیتانیوم
دیاکسید تیتانیوم ، از مهمترین رنگدانههای سفید بوده ، به دو شکل بلوری آناتاز و روتایل پایدار وجود دارد. تقریبا تمامی مصرفی در رنگسازی از نوع روتایل است. آناتاز را با حرارت دادن در 700-950 درجه سانتیگراد میتوان به روتایل تبدیل کرد. به صورت وسیع در سطوح خارجی و همچنین در لعابها مصرف میشود.
روش تهیه صنعتی رنگدانه سفید تیتانیوم
برای تهیه رنگدانه دو روش صنعتی مهم وجود دارد.
روش سولفات
فرآیند سولفات ، شامل واکنش بین اسید سولفوریک غلیظ و کانی ایلمنیت است. واکنش بسیار شدید است و بجز محصول اصلی مقدار زیادی ، و بخار آب تولید میشود که وقتی وارد جو شوند، موجب آلودگی هوا خواهند شد. بنابراین استفاده از تصفیه کننده در کارخانهها ضروری است. از ضایعات دیگر این روش باز ، تولید اسید سولفوریک مصرف شده بدون برگشت آن به چرخه تولید میباشد.
فرایند اصلاح شده سولفات
در فرایند اصلاح شده با استفاده از اسید سولفوریک رقیق سعی شده است که آلوده کنندهها به حداقل برسند. واکنش نسبتا آهسته صورت میگیرد و مقدار بخار آب و اسید سولفوریک و اسیدهای گوگرد تولید شده کمتر است و اسید مصرفی دوباره به چرخه تولید برمیگردد.
saeid naghipor- تعداد پستها : 227
تاريخ التسجيل : 2008-02-11
tolid rang
تولید صنعتی رنگدانه سیاه:
روشهای سنتز صنعتی رنگدانه سیاه
با توجه به کاربرد وسیع رنگدانه سیاه در صنعت ، امروزه روشهای مختلفی برای تولید آن ابداع شده است و قطر ذرات بدست آمده با توجه به نوع کاربرد متفاوت میباشد. سه روش اصلی برای تهیه این رنگدانه وجود دارد که عبارتند از:
فرایند کانالی
در این فرایند ، شعله گاز طبیعی وارد یک کانال آهنی به طول 20 الی 25 سانتیمتر میشود. دوده حاصل را از این کانال خارج میکنند. قطر ذرات بدست آمده با این روش 10 تا 300 نانومتر میباشد.
فرایند دمایی ( Internal black proces )
در این روش گاز طبیعی در دمای 1100 تا 1650 درجه سانتیگراد ، به هیدروژن و کربن شکسته میشود. قطر ذرات بدست آمده در این روش 140 تا 500 نانومتر است.
فرایند کورهای روغن
در این فرایند از روغنهای آروماتیک استفاده میشود. در بعضی موارد هم مشتقات قیر را بکار میبرند. این فرایند در راکتور فولادی صورت میگیرد. باید توجه کرد که دوده بر روی فلزات خاصیت فعالکنندگی دارد، بنابراین برای جلوگیری از خوردگی فلزات ، آن را مستقیما روی فلز مصرف نمیکنند.
رنگدانه و انواع آن :
نگاه کلی
معمولا مواد رنگی را به دو دسته پیگمانها ( رنگدانهها ) و رنگها طبقهبندی میکنند. رنگدانه با رنگ متفاوت میباشد. تفاوت آنها در این است که رنگ بایستی توسط ماده مورد رنگرزی جذب شود در حالیکه رنگدانه فقط سطح جسم را رنگی میکند. رنگدانهها در آب نامحلول هستند. اما میتوان آنها را مانند رنگدانههای مورد مصرف در نقاشی ، توسط حلال مناسبی به صورت سوسپانسیون در آورد.
اگر ساختمان شیمیایی رنگدانه را بتوان اندکی تغییر داد بطوری که در آب انحلال پذیر گردد، در اینصورت ممکن است بتوان آن را به عنوان رنگ در رنگرزی مصرف کرد.
تاریخچه
پیدایش پیگمانهای جدید در طول زمان به کندی صورت گرفت. بعد از سنتز اولین رنگ مصنوعی توسط "ویلیام پرکین" در سال 1856 متعاقباً در اوایل قرن بیستم ، پیگمانهای مصنوعی آلی تهیه و به بازار عرضه شدند. این پیگمانها دارای اهمیت خاصی بودند، زیرا علاوه بر موارد استعمال پیگمانهای معدنی ( لاکها ، رنگهای روغنی ، صنعت چاپ و … ) در رنگرزی الیاف و منسوجات هم بکار میرفتند. یکی از مهمترین اکتشافات در مورد پیگمانهای آلی ، کشف پیگمانهای فتالوسیانین در سال 1935 توسط شیمیدانهای شرکت رنگرزان اسکاتلند بود.
رنگدانهها
رنگدانهها یا پیگمانها ، مواد جامد تزئینی هستند که در شکل و اندازههای مختلف در حلالهای مربوط به حالت معلق تهیه و بکار میروند و مشتمل بر مواد سیاه – سفید و رنگی بوده ، موارد استفاده زیادی در رویه زدن ، رنگرزی انبوه و دیسپرسیون در هوا دارند.
روشهای سنتز صنعتی رنگدانه سیاه
با توجه به کاربرد وسیع رنگدانه سیاه در صنعت ، امروزه روشهای مختلفی برای تولید آن ابداع شده است و قطر ذرات بدست آمده با توجه به نوع کاربرد متفاوت میباشد. سه روش اصلی برای تهیه این رنگدانه وجود دارد که عبارتند از:
فرایند کانالی
در این فرایند ، شعله گاز طبیعی وارد یک کانال آهنی به طول 20 الی 25 سانتیمتر میشود. دوده حاصل را از این کانال خارج میکنند. قطر ذرات بدست آمده با این روش 10 تا 300 نانومتر میباشد.
فرایند دمایی ( Internal black proces )
در این روش گاز طبیعی در دمای 1100 تا 1650 درجه سانتیگراد ، به هیدروژن و کربن شکسته میشود. قطر ذرات بدست آمده در این روش 140 تا 500 نانومتر است.
فرایند کورهای روغن
در این فرایند از روغنهای آروماتیک استفاده میشود. در بعضی موارد هم مشتقات قیر را بکار میبرند. این فرایند در راکتور فولادی صورت میگیرد. باید توجه کرد که دوده بر روی فلزات خاصیت فعالکنندگی دارد، بنابراین برای جلوگیری از خوردگی فلزات ، آن را مستقیما روی فلز مصرف نمیکنند.
رنگدانه و انواع آن :
نگاه کلی
معمولا مواد رنگی را به دو دسته پیگمانها ( رنگدانهها ) و رنگها طبقهبندی میکنند. رنگدانه با رنگ متفاوت میباشد. تفاوت آنها در این است که رنگ بایستی توسط ماده مورد رنگرزی جذب شود در حالیکه رنگدانه فقط سطح جسم را رنگی میکند. رنگدانهها در آب نامحلول هستند. اما میتوان آنها را مانند رنگدانههای مورد مصرف در نقاشی ، توسط حلال مناسبی به صورت سوسپانسیون در آورد.
اگر ساختمان شیمیایی رنگدانه را بتوان اندکی تغییر داد بطوری که در آب انحلال پذیر گردد، در اینصورت ممکن است بتوان آن را به عنوان رنگ در رنگرزی مصرف کرد.
تاریخچه
پیدایش پیگمانهای جدید در طول زمان به کندی صورت گرفت. بعد از سنتز اولین رنگ مصنوعی توسط "ویلیام پرکین" در سال 1856 متعاقباً در اوایل قرن بیستم ، پیگمانهای مصنوعی آلی تهیه و به بازار عرضه شدند. این پیگمانها دارای اهمیت خاصی بودند، زیرا علاوه بر موارد استعمال پیگمانهای معدنی ( لاکها ، رنگهای روغنی ، صنعت چاپ و … ) در رنگرزی الیاف و منسوجات هم بکار میرفتند. یکی از مهمترین اکتشافات در مورد پیگمانهای آلی ، کشف پیگمانهای فتالوسیانین در سال 1935 توسط شیمیدانهای شرکت رنگرزان اسکاتلند بود.
رنگدانهها
رنگدانهها یا پیگمانها ، مواد جامد تزئینی هستند که در شکل و اندازههای مختلف در حلالهای مربوط به حالت معلق تهیه و بکار میروند و مشتمل بر مواد سیاه – سفید و رنگی بوده ، موارد استفاده زیادی در رویه زدن ، رنگرزی انبوه و دیسپرسیون در هوا دارند.
saeid naghipor- تعداد پستها : 227
تاريخ التسجيل : 2008-02-11
rang dane ha
انواع رنگ دانه ها:
معمولاً رنگدانهها را براساس انواع شیمیایی به رنگدانههای معدنی یا آلی طبقهبندی میکنند، اما این رنگدانههای آلی یا معدنی میتوانند طبیعی یا سنتزی باشند.
رنگدانههای طبیعی و مصنوعی
رنگدانههای معدنی طبیعی از پوسته زمین استخراج میشوند، خرد شده ، شسته شده ، از لحاظ اندازه درجهبندی میشوند. غالباً برای این رنگدانههای طبیعی ، معادل مصنوعی هم وجود دارد، یعنی رنگدانه از اجزاء دیگری در اثر یک فرآیند شیمیایی ساخته میشود. ظاهراً از نظر شیمیایی با نمونه طبیعی یکسان است، ولی اغلب خواص متفاوتی دارد و معمولاً به خاطر شکل بلوری مطلوبتر ، خلوص بیشتر و دانهبندی مطلوبتر ، مرغوبتر از نوع طبیعی می باشد.
رنگدانههای معدنی طبیعی که هنوز اهمیت دارند، از خانواده اکسید آهن میباشند که عبارتند از: گل اخرا ، گل ماشی (خاک سرخ) ، اخرای زرد ، اکسیدهای آهن قرمز زرد و سیاه.
رنگدانههای آلی
امروزه رنگدانههای آلی به مراتب بیشتر از رنگدانههای معدنی میباشند. بعضی از جدیدترین رنگدانهها ساختمان آلی فلزی دارند. بیشتر رنگدانههای آلی ، مواد شیمیایی آلی هستند که روی یک هسته معدنی هیدروکسید آلومینیوم رسوب داده شدهاند. از مهمترین رنگدانههای آلی میتوان به گروه فتالوسیانینها اشاره کرد که طیف رنگهای آبی و سبز را در بر میگیرند و فتالوسیانین مس ، رنگدانه آبی میباشد که به علت خواص مقاومتی خوب در برابر عوامل مختلف ، یک رنگدانه با ارزش به شمار میرود.
فتالوسیانینها را از فتالیک و اوره سنتز میکنند. رنگدانههای آلی ، به صورتی که امروزه در صنعت استفاده میشوند، در طبیعت یافت نمیشوند و تقریباً همه آنها سنتزی میباشند.
کاربرد عمده پیگمانها
موارد استعمال عمده پیگمانها در لاکها ، رنگهای روغنی ، ورنیها ، رنگهای سلولزی ، رنگهای پلاستیکی ، مرکبهای چاپ و رنگرزی کاغذ و تاسیسات آهنی میباشد. صنایع پوششی عمدهترین موارد استعمال پیگمانها میباشد. امروزه پوشش سطح وسایل فلزی و چوبی بناها ، وسایل نقلیه و … اهمیت فراوانی دارد زیرا این وسایل توسط رنگ از عوامل مختلف مثل هوا ، رطوبت و ترکیبات شیمیایی محافظت میشوند. در رنگ زدن اشیا به زیباتر شدن آنها کمک میکند.
شناخت رنگها
Jump to:
شناخت و درک کردن بهتر رنگها میتواند در زندگی روزمره و یاشغلی شما تأثیرات فراوانی گذارده و محاسن زیادی برایتان به ارمغان بیاورد.
آیا تا بحال دقت کرده اید که چرا شرکتهای تبلیغاتی،طراحان خودرو و دکوراتورها از اشکال و شمایل بخصوصی استفاده میکنند؟ دلیلش این است که یک تأثیر روانی در ورای رنگها وجود دارد. هر رنگی دارای قدرت تأثیرگذاری ویژه ای می باشد. بعضی از واکنشهای ما نسبت به رنگها بصورت رفتارهای اکتسابی و برخی دیگر بصورت پاسخهای فیزیولوژیکی نمود پیدا میکنند. در ادامه با انواع رنگهای گرم و سرد و نیز تأثیرات آنها در حالات، فعالیتها و احساسات خود آشنا خواهید شد.
معمولاً رنگدانهها را براساس انواع شیمیایی به رنگدانههای معدنی یا آلی طبقهبندی میکنند، اما این رنگدانههای آلی یا معدنی میتوانند طبیعی یا سنتزی باشند.
رنگدانههای طبیعی و مصنوعی
رنگدانههای معدنی طبیعی از پوسته زمین استخراج میشوند، خرد شده ، شسته شده ، از لحاظ اندازه درجهبندی میشوند. غالباً برای این رنگدانههای طبیعی ، معادل مصنوعی هم وجود دارد، یعنی رنگدانه از اجزاء دیگری در اثر یک فرآیند شیمیایی ساخته میشود. ظاهراً از نظر شیمیایی با نمونه طبیعی یکسان است، ولی اغلب خواص متفاوتی دارد و معمولاً به خاطر شکل بلوری مطلوبتر ، خلوص بیشتر و دانهبندی مطلوبتر ، مرغوبتر از نوع طبیعی می باشد.
رنگدانههای معدنی طبیعی که هنوز اهمیت دارند، از خانواده اکسید آهن میباشند که عبارتند از: گل اخرا ، گل ماشی (خاک سرخ) ، اخرای زرد ، اکسیدهای آهن قرمز زرد و سیاه.
رنگدانههای آلی
امروزه رنگدانههای آلی به مراتب بیشتر از رنگدانههای معدنی میباشند. بعضی از جدیدترین رنگدانهها ساختمان آلی فلزی دارند. بیشتر رنگدانههای آلی ، مواد شیمیایی آلی هستند که روی یک هسته معدنی هیدروکسید آلومینیوم رسوب داده شدهاند. از مهمترین رنگدانههای آلی میتوان به گروه فتالوسیانینها اشاره کرد که طیف رنگهای آبی و سبز را در بر میگیرند و فتالوسیانین مس ، رنگدانه آبی میباشد که به علت خواص مقاومتی خوب در برابر عوامل مختلف ، یک رنگدانه با ارزش به شمار میرود.
فتالوسیانینها را از فتالیک و اوره سنتز میکنند. رنگدانههای آلی ، به صورتی که امروزه در صنعت استفاده میشوند، در طبیعت یافت نمیشوند و تقریباً همه آنها سنتزی میباشند.
کاربرد عمده پیگمانها
موارد استعمال عمده پیگمانها در لاکها ، رنگهای روغنی ، ورنیها ، رنگهای سلولزی ، رنگهای پلاستیکی ، مرکبهای چاپ و رنگرزی کاغذ و تاسیسات آهنی میباشد. صنایع پوششی عمدهترین موارد استعمال پیگمانها میباشد. امروزه پوشش سطح وسایل فلزی و چوبی بناها ، وسایل نقلیه و … اهمیت فراوانی دارد زیرا این وسایل توسط رنگ از عوامل مختلف مثل هوا ، رطوبت و ترکیبات شیمیایی محافظت میشوند. در رنگ زدن اشیا به زیباتر شدن آنها کمک میکند.
شناخت رنگها
Jump to:
شناخت و درک کردن بهتر رنگها میتواند در زندگی روزمره و یاشغلی شما تأثیرات فراوانی گذارده و محاسن زیادی برایتان به ارمغان بیاورد.
آیا تا بحال دقت کرده اید که چرا شرکتهای تبلیغاتی،طراحان خودرو و دکوراتورها از اشکال و شمایل بخصوصی استفاده میکنند؟ دلیلش این است که یک تأثیر روانی در ورای رنگها وجود دارد. هر رنگی دارای قدرت تأثیرگذاری ویژه ای می باشد. بعضی از واکنشهای ما نسبت به رنگها بصورت رفتارهای اکتسابی و برخی دیگر بصورت پاسخهای فیزیولوژیکی نمود پیدا میکنند. در ادامه با انواع رنگهای گرم و سرد و نیز تأثیرات آنها در حالات، فعالیتها و احساسات خود آشنا خواهید شد.
saeid naghipor- تعداد پستها : 227
تاريخ التسجيل : 2008-02-11
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد